سبک هنر نو

سبک هنر نو

      هنر نو یک بدعت هنری بود. هنری برگرفته از اندیشه های نو که پرستش طبیعت، دخل و تصرف های شاعرانه، تشبیهات، بازی...


برای مشاهده بقیه مطلب به ادامه مطلب بروید...

  

سبک هنر نو

هنر نو تحول و تکامل تدریجی اشکال و سبک های گذشته نبود بلکه عکس العملی بر تاریخ گرائی
(یا به عبارتی هرگونه حرکت هنری یا معماری تقلیدی از سبک های گذشته باشد) بود.

 

      شاید جسارت و خلاقیت هنرمندان هنر نو در همین امر نهفته باشد که بر خلاف تمام سبک های رایج قرن نوزدهم همچون نئوکلاسیک و رمانتیک که تقلید محض از گذشته را سرلوحه کار خود قرار
داده بودند، این سبک از   نظام های یونان، سبک گوتیک، نماهای رومی، تقارن رنسانس، یا تعادل
و توازن و قواعد خشک سبک کلاسیک هیچ اثری دیده نمی شود.

      بلکه پیروان مکتب هنر نو برای اولین بار بینش جدیدی را در معماری اروپا پایه گذاری کردند که به جای الهام از گذشته،... توجه به آینده، تکنولوژی و ابداعات جدید داشت.

 

      در این زمینه هکتور گیمار (معمار فرانسوی) می نویسد: تقارن به هیچ وجه آنگونه که بسیاری از مردم می پندارند شرطی برای خلق یک اثر هنری نیست بلکه فقط عادتی برای چشمان  ماست. از طرفی هنر نو اشکال بی هویت ساخته ی تفکر ماشینیسم را نفی می کرد و سعی داشت با زنده کردن عناصر طبیعی یادآور نعمت از دست رفته یا در شرف از دست رفتن با پیشرفت های زندگی ماشینی باشد.

 

      هنر نو یک بدعت هنری بود. هنری برگرفته از اندیشه های نو که پرستش طبیعت، دخل و تصرف های شاعرانه، تشبیهات، بازی با نور و رنگ، سیالی خطوط و آ زاد سازی احساسات و پتانسیل های روانی را ساس کار خود قرار داده بود. بدین ترتیب بدیهی است که گرایشات ریاضی، تعقل گرائی و منطق هندسی دیگر جایی در این سبک نداشته باشد.

 

      اساس سبک هنر نو خط است، اما در هنر نو نه خط صاف وجود دارد نه زاویه قائم بلکه فقط خطی
نرم و سطحی میبینیم که با زیبایی خاصی به حرکت در می آید، می خزد، اشکال منحنی به خود می گیرد، تصور بینهایت را به ذهن القا می کند و یا با ظرافت به خود می پیچد، در هم می تند و با ساختاری دینامیک تصاویری چون ارگانیسم های زنده ایجاد می کند.

 

      با دیدن طرح های هنر نو شاید کشیدن آنها بنظر بیننده ساده باشد ولی کافی است یکی از آنها را
کپی کنیم تا متوجه شویم که ساختار آنها به خوبی مطالعه شده است. در طرح های هنر نو هیچگاه از خطوط  صاف، زوایای قائم، خطوط موازی و یا منحنی های ثابت استفاده نشده است و ظاهرا این اشکال سیال مرز ها و حدود مشخصی ندارند. ترسیم این ترکیب های زیبا حاکی ظرافت و چبره دستی هنرمندان آن است.

      برای بوجود آوردن این خطوط هنرمند یا معمار از 4 عنصر اصلی بهره می گیرد: رنگ، شیشه، آهن و هوا. این عناصر با هم ترکیب می شوند تا تاثیری رویایی و نمادی از سبکی و عدم تعادل بوجود بیاورند.

      هنر نو همچون عصر خود مخالف تثبیت و استقرار و بدنبال تجدد و نوگرایی است. این سبک
عجیب که غالبا با اغراق همراه است، با ظاهر سنگین  و معقول سبک کلاسیک کاملا در تضاد است.
منبع الهام اصلی هنر نو طبیعت است ولی بی قرینگی و خطوط منحنی هنر ژاپنی و اشکال هندسی
معماری اسلامی نیز این هنر را تحت تاثیر قرار دادند.

      اشکال بکار گرفته شده در این سبک در کشور های انگلیسی زبان بیشتر انتزاعی (آبستره) با
 تمایل به خط و اشکال هندسی (کارهای ویلیام موریس) بودند ولی در بیشتر موارد فیگوراتیو و الهام گرفته از طبیعت هستند.

      هنرمندان هنر نو با بررسی و مطالعه طبیعت توجه خاصی به گل و گیاه معطوف داشتند و از این
اشکال بعنوان  طرح های تزئینی بهره می بردند و از سوی دیگر با شناخت و استفاده مناسب از مصالح وتکنولوژی جدید  و نیازهای روز جامعه موفق به ابداع یک سبک هنری همه گیر و مرتبط با جامعه روز شدند.

      در این سبک زیبا شیشه، سنگ، برنز، عاج، طلا، آهن و ... در دست هنرمند نرم و انعطاف پذیر می شوند تا با خطوط نرم و مواج نمادی ازطبیعت را به فضای داخل منازل به ارمغان بیاورند (برای آشنایی بیشتر با مضامین و مصالح بکار برده شده به بخش ... مراجعه کنید)
ولی ارمغان واقعی هنر نو چیزی شبیه بیش از یک سبک هنری زیبا و لطیف برگرفته از طبیعت بود.
آنچه هنر نو برای مردم به ارمغان آورد یک روش جدید زندگی بود.

 

      با ظهور هنر نو  فضای سنتی داخل منازل منفجر شد با استفاده از آهن و شیشه ویکتور اورتا و
پیروانش روش زندگی جدیدی با سه ملاک جدبد در فضای خانه بوجود  آورد: فضا، نور و گشایش
به آسمان.

     دوره هنر نو که فقط سی سال بطول انجامید ( 1886 – 1916 )، بطور همزمان در چند مرکز اروپایی در جریان بود، در دوره های زمانی مختلف در هر یک از این مراکز شکوفا شد و در هر یک از این مراکز نام خاص خود را گرفت. در تاریخ هنر هیچ سبکی تا کنون بدین سان اسامی مختلف و متعدد را بخود اختصاص نداده، مثلا در انگلستان Modern Style (سبک مدرن)، در ایتالیا Stile Floreale (سبک گلدار) یا Stile Libero که از لفظ انگلیسی Style Liberty (نام فروشگاه بزرگ آرتور لیبرتی در لندن که با عرضه محصولات هنر نو این سبک را به شهرت جهانی رساند) برگرفته شده بود، در اسپانیا Arte Joven (هنر جوان) یا Modernisto، در آلمان Jungendestil (سبک جوانان) که از مجله مونیخی Die Jungen (نشریه جوان) که مبلغ این سبک در آلمان بود برگرفته شده بود.در اتریش بدلیل جدایی معماران این سبک از معماران تاریخ گرا Sezessionstil یا سبک انفصال نام گرفت. در فرانسه و بلژیک  Art Nouveau (هنر نو) نام گرفت که با وجود تشابه اسمی در این دو شور از ریشه های متفاوتی نشاءت گرفته بود، در فرانسه لفظ هنر نو از فروشگاهی به همین نام که در سال 1895 توسط فروشنده مشهور اجناس خاور دور بینگ در پاریس گشایش یافت، بر گرفته شد. البته از سبک 1900 یا سبک گیمار به نام معمار مشهور فرانسوی نیز استفاده می شد در حالیکه در بلُژیک موءسسین مجله هنر مدرن   که از نام  پیکار و موس برای اولین بار خود را پیروان مکتب هنر نو خواندند،
 در امریکا سبک Tiffany که از نام لوئی کمفورت تیفانی که با گلدان ها و چراغ های روی میز شیشه ای اش سبک هنر نو را در امریکا به محبوبیت رساند بر گرفته شده است، در هلند Niewe Kunst و بالاخره در نروژ   Romantisme National.

 

      هنر نو کمی قبل از سال 1890 به اوج ترقی خود رسید و در این دوره هنر از هر نوع خود شکوفا شد
و نقاشان، هنرمندان، موسیقی دانان و معماران بدنبال راه های جدید برای هماهنگی کردن خود با این حرکت بودند.
از سال 1910 به بعد هنر نو رو به افول بود و با نزدیک شدن جنگ جهانی در سال 1914 به آخرین نفس های خود رسید  با گسترش کمتر جایگزین آن شد. این سبک را  و در دهه های بیست و سی قرن بیستم هنر تزئینات می توان ادامه هنر نو تلقی کرد زیرا در این سبک نیز از تزئینات و فرم های جدید استفاده می شد ولی تزئینات مورد استفاده در سبک هنر تزئینات فقط گیاهی و طبیعی نبود، بلکه از انواع و اقسام تزئینات از جمله تزئینات با صفحات براق فلزی استفاده می شد، معماران این سبک سعی در تلفیق هنر با تولیدات و نصنوعات صنعتی داشتند.

 

 


      در اواسط قرن بیستم توجه دوباره ای به هنر نو شد و در سال 1952 در زوریخ در سال های 52 و 53
در لندن و در سال 1960 در نیویورک نمایشگاه هایی با مضمون هنر نو برپا شد. دوره هنر نو تاثیر بسزایی
در تاریخ هنر داشت و با سنت ستیزی و تعریف مجدد رابطه هنر و معماری مدرن باز کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.